فتنه و نفاق منافقین ،اصحاب مارقین (نهروانیان) و(خوارج)
سومین جریان فتنه و نفاق در حکومت على داستان خوارج و نهروان است.
علىعلیه السلام در ترسیم و تبیین این گروه منافق و فتنهگر و نادان بیان مىدارد
: پس از حکمیت مردم یکدیگر را سرزنش کردند که چرا کار به حکمیت و حکمین سپرده شده است. اما دیگر دیر شده بود... پس گفتند: على نمىبایست از خطاى ما (حکمیت) پیروى مىکرد. چرا على تابع نظر ما شد... پس او کافر شده است و کشتن کافر و ریختن خون کافر (على!) بر ما جایز است!!
... آنها از لشکر خارج شدند و دسته دسته و گروه گروه پراکنده شدند... اگر کسى مطابق عقیده آنها بود رهایش مىکردند و الا خونش را مىریختند!... من آنها را به حق دعوت کردم اما آنها نپذیرفتند. پس به ناچار مجبور به شمشیر و جنگ با آنها شدم!
...افسوس اگر دست از حماقت مىکشیدند (منافقین متحجر و احمق نهروان) و خود را به کشتن نمىدادند پیروان و پشتیبان پیشرفت اسلام بودند...
گزارش کشتار و حشیانه و فجیع خوارج به من مىرسید و هر کسى که مخالف عقاید آنها بود را به سرعت مىکشتند!
من عدهاى از نمایندگان و بهترین افراد خود را نزد آنها فرستادم و آنها را دعوت به هدایت و تقوى و پذیرش حکومت کردم...
به آنها گفتم اگر از شرارت و تعدى و یاغىگرى دست بردارند جان و مال آنها را محترم مىشمارم. (عذر آنها را مىپذیرم!)
اما آنها بر شرارتها و یاغىگرىهاى خود پافشارى کردند تا مجبور شدم به آنها بجنگم و تمام آنان که بالغ بر چهارهزار نفر بودند کشته شدند.(24) ( 24) نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 2، ص 259، و نیز بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 38، ص 181، خصال شیخ صدوق، ص 434، اختصاص شیخ مفید، ص 179).
ابن ابى الحدید مىگوید: على یارانش را براى نبرد با خوارج آماده ساخت؛ و فرمود: بر آنها هجوم برید! پیروزى با شماست. به خدا سوگند از جمع شما 10 نفر کشته نخواهد شد و از آنان نیز (بیش از چهارهزار نفر) کمتر از 10 نفر زنده نخواهند بود.
پیشگویى حضرت درست از کار درآمد و از سپاه امام على صلى الله علیه وآله نفر شهید از سپاه خوارج فقط 8 نفر از جنگ سالم گریختند!(25) (25) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 2، ص 273. )
على که از گرفتن خلخال از پاى زن یهودى نگران بود و به خشم درآمده بود در مقابله با فتنه و نفاق بیش از 4 هزار نفر را از خوارج را از بین برد!!!
علىعلیه السلام در ترسیم جنگ نهروان و خوارج و پایان کار آنها به پیشگویى پیامبر اشاره مىکند که:
پیامبرخداصلى الله علیه وآله به من وصیت کرد و خبر داد که روزهاى پایانى عمر باید با گروهى از یاران خویش به نبرد بپردازم. نبرد با کسانى که روزها را روزه دارند و شبها را به عبادت خداوند مىپردازند! آنها به علت مخالفت و شورش بر علیه من! از دین خارج شدند... و امروز پیشگویى پیامبر تحقق یافت.
این من بودم که چشم فتنه را از حدقه درآوردم! و غیر از من کسى جرأت انجام چنین کارى را نداشت؛ زیرا موج فتنهها و تاریکىها و شبههها افزایش یافته بود و گزندگى و هارى آنها افزون شده بود.(26)
( 26) بحارالانوار، شیخ مجلسى، ج 33، ص 382، ج 38، ص 182 و خصال شیخ صدوق، ص 437، و اختصاص شیخ مفید، ص 179.)لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]